خاطره.......سخت.......
خوشه ویســــتم...
زور حزم اکرد تا ئه و روژه ی ئه مرین بو یه ک بژین
به لام چی بکه م قه ده ر وایه ئه بیت ئیمه له یه ک دوربین
ریگه ی عه شقو خوشه ویستی به ره و کوچه مه رگ به رین
نه لی منی له یاد چوه ئیتر یادی عشقم ناکات
تو له دلمای هه ناسه که م دلیش قه د له یادت ناکات
خوات له گه ل بیت باوانه که م سه فه ر سه فه ری خیرت بی
دوور له یادو خوشه ویستیم -روژانی تو خوشبه ختی بیت

سایه
سایه ام روی دیوار، شبیه خودم نیست ...
شبیه دلی است که به ترانه ای میمیرد ...
و به بوسه ای زنده می شود ...
وقتی زنی عــاشـق میشود ...
وقتی زنی عــاشـق میشود،
دستــِـ خـودش نیستــ ؛
بــا صـدای آرام صـحـبـتــ میکند . . .
عـشـوه هـایـش بـیـشـتــر میشود . . .
حـسـادت زنــانــه میکند . . . چـون نمیخواهد کـسی حـتـی بـــه عـشـقـش نـگاه کـنـد،
... هـمـیـشــه میگویـــد تــــو مــال مــن هـسـتـی !
دوستــ دارد عشقش، از پشتــ دستانش را دور بـدنـش حـلـقـه کند، گـردنش را بـبوسـد . .
چشمانش خــُـمـار میشود.
به آرامی گـوشـه ی لـبـش را گـــاز میگیرد . . .
صدایش میلرزد، زیر لب میگوید دوستـتــ دارم !
زن میداند کــه وجودش با عشق کامل تر میشود . . .
و
بــا بــوســـه ای عاشقانــه بــه اوج آرامــش میرسد . .
عاشق
عآشِقـ رآ کِـه بَرعَکسـ کـُـنـي
مـي شَود قِشآعـ
دهخُدآ رآ مـيشِـنـآسـي
لُغَتـ نـآمـه آش رآ کِـه بآز کَردم
نِـوشتـِه بود :
قِشآعـ : دردي کِـه آدمـهـآ رآ آز درمآن مآیوسـ مـي کُـنـَـد...
آغوش تو !!!
چشم هایم را می بندم،
زمان را متوقف می کنم،
مسافت ها را از بین می برم،
و تو را تا ابـــــــد در آغوش می گیرم،
دلم برای آغوش گرفتنت تنگ است...!
مخاطب خاص من....
تو عزیزی برایم، بهترینی برایم.
آری تو آغازی برایم، طلوع سحرگاهی برایم .
تو همانی که من مدتها آرزویش را داشتم که در قلبم بنشیند.
تو مانند چشمه ای در دل کوه می باشی که در دلم می جوشی با آن وجود پر از عشق و محبتت.
تو همان قبله ای، قبله امید و خوشبختی .
در برابرت سجده میکنم ای قبله امید من تا امید هایم زنده شوند.
پیش تر ها به خوشبختی امیدی نداشتم، اما با آمدنت و طلوع زیبایت در آسمان دلم امیدهایم همه در دلم زنده شدند و آفتاب خوشبختی از سوی تو در دلم نشست.
تو همانی که من سالها انتظارش را می کشیدم.
آمدی و با حضورت صحنه دلم را نورانی کردی عزیزم.
ای زندگی ام، هستی ام، یاورم، دلدار زندگی ام، عشق من، امید زندگی ام، تمام وجود من دوستت دارم.
ای که امید زندگی را به من دادی، خون عاشقی را در رگهای من جاری ساختی، حال و هوایی دوباره به زندگی من دادی ، نفسی دوباره به من بخشیدی دوستت دارم.
ای پرستوی عاشق، عمر دقایق، گل شقایق، همیشه عاشق ، دوستت دارم.
ای وجود من، طلوع من، حضور پر شوق و شور من ، دوستت دارم .
ای دریای من، فردای من، دنیای من، رویای من ، دوستت دارم.
ای گل من، روح من، تمام وجود من، مهتاب من ، دوستت دارم.
روزی که تو پا به این دنیا گذاشتی، روز تضمین زنده بودن من بوده است.
روزی که تو پا به این قلب بی طاقت من گذاشتی، روز امید دوباره به زندگی ام بوده است.
گفته ام، میگویم و خواهم گفت و باز هم گفته ام، می گویم و خواهم گفت که خیلی دوستت دارم .
مجنونم از مجنون دیوانه تر تو و عاشقم از فرهاد عاشق تر تو.
لیلی هستی از لیلی عاشق تر و شیرینی از شیرین لایق تر.
در ذهن زنانه من
مرد یعنی تکیه گاهی امن
یعنی بوسه ای از روی دوست داشتن ، بدون اندکی شرم !
در ذهن زنانه من
مرد یعنی کوه بودن، پر از سخاوت
پر از حیای مردانه، در کنار این ابهت
لوس شدن های کودکانه
در ذهن زنانه خوشبین من
مرد یعنی دوست می دارمت، تو هر لحظه با منی !
فاصله !!!
فاصله ی بین بهشــ ــت و جـهنـــ ـــم ِ زندگی من ...
تنها ..
به اندازه ی فاصـــ ـله ی ...
بین بازوان توست !
در آغوش تو بودن یا نبودن
پَس می زنم !!!
پَس می زنم لحظه هآ را ...
تآ برسم به بُلندای آغوشِ مردانه اَت ...
که در آغوشم بگیری و مَن...
دنیایم رآ ببازم در پَسِ عطر تنت ... !
عشقم پشتم باش،فقط همین !!!
می خواهم همه ی دنیا باشم
در آغوش تو
می خواهم همه ی دنیایم
آغوش تو باشد
آقای من!
دنیایم را از من نگیر.
همینجور که ساده نگاه کنی
یا اخمالو
حتی در خواب
گوشه های لبهات
می خندد
نگاهت می کنم نگاهت می کنم
و مست به خواب می روم...
می شود صدایت را
همیشه در خواب من
جا بگذاری؟...
سلام
سلام
من یک آدم هستم
یک عاشق ...
با چند نقطه ی اضافی
من برای خودم زنده نیستم برای خودم نفس نمی کشم من ...
چیزی تعریف نشدنی چیزی غیر قابل قبول
همین که هستی کافیست

همـین که هستــے کافیســت
دور از مـن
بـدون مـن
چـه فرقـے مـے کند
همیـن که رختمـان زیر یـک آفتـاب خشـک مـے شود کـافیسـت
از تـو چیـزے نمـے خواهـم
همـین کـه سـر به سـر رویاهـایم نگذارے
و سنـگ به شیشـه ے خوابـم نزنـے
کفـاف یک عـمر تنهائـے ام را مـے دهد
مـن کـه سر و ته زندگے ام را
سنجـاقـے به هم مـے آورد
چیزے شبیه
به معـجزه اسـت
وقتـے
هـر شـب به خـیر مـے گذرد
بـے آنکه کسـے به تو بگـوید
شب به خیـــــــر
خواستم دل بــکـنم

خواستم دل بــکـنم
نمی گویم نشـــــد
اتفاقا شـــــــــــد
من کَـــنـــده شدم
این روزهــــــــا اما
بدونِ دل پرسه مـی زَند بَـــــــــدَنم
هـرکه مــی خــواهـی بـــاش
ایـن عادت مـشترک انسـانهــاســت
تـــو نیــز ، روزی , ســاعـتی , لـحظــه ای
احــساس خـواهـی کـرد کـــه
هیــچکـس دوسـتت ندارد
همــــه ماهــــر شــــده انــــ

همــــه ماهــــر شــــده انــــد
یــــک نفــــر هــــزاران نفــــر را
بــــا هــــم دوســــت دارد
امــــا مــــن
نــــاشیانــــه بــــه یــــک نفــــر
دل میبنــــدم هـــــــــــــــزاران بــــار
حسرت

دست روی قلبـــــــــم نگه دار
میســـــــــوزی
حسرت خیلی چیــــــــزها به دلــــــم مانده

این قاعده ی بازی است
اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری
باختنت حتمی است
مراقبِ آخرین جملهی آخرین دیدار باشید
دردش زیاد است
عشق مجازی من ؟/////
تا اخر دنیا اون بهترین
که همیشه باهاته و هروقت غصه داری میگه
نگران نباش ..غصه نخور.. من که پیشتم..
دختر بچه ام
قدمی که برداری به سوی او..
و تا اخر عمر همپای قدم هایت باشد
عشق من شاید بچگانه باشد..
اما کورکورانه نیست..
مقدس بشمار..

خدا نمیشه
خُدایا…
مَن میدانَم
تُو هـَــــم میدانــی
کـه شُدَنـی نیست…
حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی
باز هَم…
او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ..
چه کسی؟
چــه کسـی می گویـد دوری ســـردی مــی آورد ؟
وقتــی کـه هنــوز بـا یـادت ،
بنـد بنـد وجــودم گــرم مــی شود...
بدترین درد
مردن نیست
دل بَــستن به کسيــه که
کــنــآرت نيستـــ
زجه هامو دیدی...
تلاشم واسه نگه داشتنت رو دیدی...
با این همه باز هم پشت کردی!!
چطور باور کنم؟؟
عشق یه نفره
ممنــــون...
ایـــــــــن روزهـــــــــا دوســـــــــتــــــــ داشتــــــــن
بــــــــه حـــــــراج گذاشــــــــــته شده اســـت
همـــــه بــــه همـــــ ، بـــــی بهــــــــانه
میـــگویـــــــند دوستــــت دارم
برای همـــــــــین اگـــــــر روزی
ازصمیم قلـب
گفتـــــــ دوستـــــــــت دارم
لــبــخند می زنیــــــم و می گوییــــــــم.
ممنــــون..
اونــــ وقتـــهـ کهـــ میفهمـیــــ בیگهـــ בوستتـــــ نـבآرهـــ ...
چشم هایم رانمیخواهم......
اگردیدنت نباشد
دست هایم را نمیخواهم......
اگردرآغوش گرفتنت نباشد
لب هایم را نمیخواهم......
اگربوسیدنت نباشد
پاهایم رانمیخواهم......
اگرآمدن بسویت نباشد
گوش هایم رانمیخواهم......
اگرشنیدن طنین صدایت نباشد
جهان را نمیخواهم......
اگرحضورت نباشد
لحظه بیهوده انتظار
بگوید
بیهوده نشسته ای
انکه میخواست بییاید
رفت با دیگری...............
بـــرایــــ یــکــــــ لحظهــ؛
دوستتــــ نداشتهــــ باشمـــ
دلمــ♥ـــ بـــرایــــ آزادیــــــ قلبمــ♥ـــ
تنگــــ شدــهـــ!

دوستان خوبم


اینم ادرس
امشب دلم گرفته است؟؟؟
امشب دلم گرفته است |
امشب دلم گرفته است
می خواهم از گرفته های دلم برایت
بگویم
از ابرهای تیره ای که با نسیم خیانت به آسمان دلم
آوردی
می خواهم گریه کنم اما نمی توانم …
می
خواهم تو را به یاد بیاورم …
و با نگاه چشمان تو تا به صبح مژه بر هم
نزنم
اما افسوس … گذشت دقایق چهره ات را از یاد من برده
اند ! …
می خواهم اولین ساعتی که نگاهم کردی رو
به یاد بیاورم … اما افسوس …
آخرین نگاه تلخ و سرد تو
نمی گذارد ! …
می خواهم اولین دقایق با تو بودن
را
به یاد بیاورم … اما افسوس …
می خواهم از
گرفته های دلم برایت بگویم
اما نه! دلم نمی آید ….. |
نفرین به تو
نفرین به تو |
اگه هنوز این آخرین راهه ِ // تموم احساسمو پس میگیرم نفرین به تو که اومدی تو دنیام // من میرمو یه روز یه جا میمیرم مقصر این همه عشق تو بودی // خودت یه راهیرو برام باز کن خودت از این دقیقه ها جدا شو /
|
برادلم

آخــــــــــرش اینـــــــــه :
« ... تــــــــمام قصـــــــه های عاشــــــقانه را ،
اینگـــــونه به گــــــوشمان خوانــــده اند ... »
تلــــــــــخ ، جدایــــــــی
فکــــــــر میکنــــــــی ،
میشـــــــــه عوضـــــــــش کـــــــــرد ؟؟؟